خدا را نمی توان دید اما می توان او را احساس کرد
باسمه تعالی
یکی از دوستان عزیز نویسنده دارای تحصیلات عالی با ایمان قوی یک انسان به تمام معنا با خدا و با تقوا با اصالت و فرهنگ دارای ذوق و قریحه عالی با هوش و استعداد خارق العاده دارای قلب پاک و مهربان دلنوشته کوتاه مفید مختصر برای حقیر ارسال کرده که بنده را تحت تاثیر قرار داد که می تواند بهترین هدیه خدا باشد. به پاس محبت های ایشان دلنوشته ای به رسم یادبود و یادگار تقدیم و هدیه می نمایم در پناه خدا شاد و سلامت و سربلند باشید.

«افکار دوست»
اگر همه افکارها مثل فرشته خدا بود
زندگی قشنگ و زیبا بی ریا بود
زندگی زیبا با صلح و صفا بود
دوستی مودت و یکرنگی ها بود
زندگی همچون گلستان با صفا بود
عاری از کینه و جنگ و  دعوا بود
خارها گُل می شد غم و غصه رها بود
در کنار گُل ها زندگی چه زیبا بود
طبیعت بکر و گُل ها رنگ خدا بود
غیبت و کینه و تهمت و ریا کجا بود
دل ها همه شاد و امید به فردا بود
نه اختلاف و جدایی زندگی پا بر جا بود
با وحدت و همدلی زندگی شکوفا بود
گردش کوه و صحرا قلب ها سوی خدا بود
اندر باغ و بوستان شادی رقص پروانه ها بود
بچه ها شاد و خندان زندگی بی ریا بود
مهر و محبت والدین و عاطفه ها بود
آری زندگی زیبا همه چیز رنگ خدا بود
آن روز که آغازگر زیبایی ها بود
فرشته پیام رسان معجزه¬ی خدا بود
آن روز شادی «جورمند» غم ازو رها بود
دل به دل راه دارد همه کار خدا بود